ابن جماعه
اِبْنِ جَماعه، عنوان خاندانی شافعی مذهب كه در سدههای 7- 9 ق/ 13-15 م (دورۀ حكومت مماليك) در مصر و شام عهدهدار مناصبی بودند. اين خاندان در اصل از حماه سوريه بودند و نسب خود را به قبيلۀ كنانۀ ساكن عربستان میرساندند (صليبی، 98؛ عليمی، 2/ 150-151). از زندگی نيای بزرگ اين خاندان كه سعدالله نام داشته، اطلاعی در دست نيست، ولی برادر وی ابوالفتح نصرالله از صوفيان پرشور و شيخ طريقت بوده و كسانی از اعضای خانواده از جمله برادرزادهاش ابراهيم بن سعدالله از دست وی خرقه گرفتهاند (صليبی، همانجا). ابراهيم كه خود نيز از صوفيان برجسته و شيخ طريقت بود در 596 ق/ 1200 م در حماه تولد يافت و در كودكی يتيم شد و پس از چندی برای تحصيل علم راهی دمشق گرديد و در آنجا نزد ابومنصور ابن عساكر فقه آموخت و شغل نه چندان مهمی نيز به دست آورد و به عنوان معلم و واعظ به كار پرداخت. در 675 ق/ 1276 م در اواخر حكومت الظاهر بيبرس (د 676 ق) به قصد زيارت به بيتالمقدس رفت و در آنجا مدتی اقامت گزيد (عليمی، همانجا). وی نخستين فرد خاندان است كه به اين ديار آمد و آل خطيب امروزی در بيتالمقدس از اعقاب اويند (دباغ، 1/ 192). ابراهيم در همان سال ورود بدانجا درگذشت (عليمی، 151). از اين خاندان فقهای بزرگ و معتبر و عالمانی برجسته برخاستند كه به مقامات عالی چون قاضی القضاة شافعيان در مصر و شام دست يافتند و از اين راه به شهرت و ثروت رسيدند. اعقاب اين خاندان به سه شاخۀ مصر، دمشق و بيتالمقدس تقسيم شد كه شاخۀ مصری آن مهمترين اين شاخههاست، چنانكه در دورۀ مماليك مناصب مهمی را بر عهده داشتند و در فاصلۀ سالهای 690 تا 785 ق/ 1291 تا 1383 م مدت 61 سال امر قضا در اختيار آنان بود. مشاهير اين خاندان عبارتند از:
1. بدرالدين ابوعبدالله محمد بن ابراهيم بن سعد الله بن جماعة ابن علی بن جماعة (639 -733 ق/ 1241-1333 م)
فقيه شافعی، محدث و قاضی القضاة حموی مصری. وی در شهر حماه (صفدی، نكت، 235) زاده شد و مقدمات علوم و حديث را در زادگاه خويش فراگرفت. در 650 ق نزد شيخ الشيوخ عبدالعزيز بن محمد انصاری در حماه (همانجا؛ همو، اعيان، 8/ 177) به آموختن قرائت و حديث پرداخت (برزالی، 1/ 344) و نيز نزد پدر خود ابراهيم بن سعدالله و ابوطاهر ابراهيم بن هبة الله بن مسلم بارزی و چند تن ديگر از عالمان حماه (همو، 1/ 98، 134، 255) حديث شنيد، سپس برای ادامۀ تحصيل به مصر، دمشق و بيت المقدس و ديگر جايها سفر كرد. وی در فاصلۀ سالهای 661-667 ق در مصر از مشايخ آن ديار دانش آموخت (سبكی، 5/ 230)، نحو را نزد ابن مالك فرا گرفت، اما در بيشتر دانشها از شيخ تقیالدين ابن رزين بهره يافت (اسنوی، 1/ 386-387). در 668 ق در بلبيس نزد ابوالخير فضل بن علی بن نصر انصاری خزرجی، در 670 ق در دمشق از ابوالمعالی اسعد بن مظفر و در 673 ق از ابواسحاق ابراهيم ابن علی بن احمد واسطی حنبلی و در 673 ق از ابواسحاق ابراهيم بن علی بن احمد واسطی حنبلی و در 679 ق از ابوالذكاء عبدالمنعم بن يحيی زهری نابلسی در بيتالمقدس و جمع بسياری از علمای ديگر استماع حديث كرد (برزالی، 1/ 116، 122، 197، 367، 2/ 458). شيوخ و اساتيد وی را شاگردش قاسم بن محمد برزالی در كتابی به نام مشيخة قاضی القضاة ابن جماعة جمعآوری كرده كه شمار آنان به 74 تن میرسد. علاوه بر خود ابنجماعه، شخصی به نام معشرانی نيز كتابی دربارۀ شيوخ او نوشته است (كتانی، 2/ 639). او به علم حديث عنايت بسيار داشته و در تفسير و فقه نيز صاحب اطلاع بوده و به ديگر علوم و فنون نيز آشنايی داشته است (ذهبی، ذيول العبر، 4/ 96). ابن جماعه در اوايل عمر خود به دادن فتوی پرداخت. فتاوای او را بر محيیالدين نووی عرضه كردند و او وی را ستود (اسنوی، 1/ 387).
ابنجماعه در 681 ق نخستين بار در مدرسۀ قيمريه در دمشق به تدريس پرداخت (صفدی، اعيان، 8/ 179؛ نعيمی، 1/ 443) و پس از آن در مدارس مختلف شام و مصر چون غزاليه، عادليه، ناصريه و كامليه تدريس كرد (ابنوردی، 2/ 429؛ ابن كثير، 13/ 336؛ ابن حجر، الدرر، 5/ 5؛ نعيمی، 1/ 422) و به گفتۀ صفدی به عنوان شيخ الشيوخ مدارس شام منصوب شد ( اعيان، 8/ 180). ابن جماعه در خلال سالها تدريس در مدارس و اماكن مختلف شاگردان بسياری را آموزش داد و تربيت كرد كه سلامی (صص 146، 173، 174) و ابن جزری (2/ 246) و نباهی (صص، 167- 168) نام عدهای از آنان را ياد كردهاند، اما از برجستهترين شاگردان وی صفدی است (صفدی، نكت، 235) كه در 728 ق/ 1327 م در مصر از وی استماع حديث كرده است و نيز سبكی (سبكی، 5/ 230) كه از او حديث شنيده است.
ابراهيم گذشته از اشتغالات علمی بسياری كه داشت، مهمترين مسأله در زندگی وی انتصاب به مقامهای مهم اجتماعی و مذهبی است. به نوشتۀ صفدی ( اعيان، 8/ 179) او در شوال 687 ق نخستين بار به عنوان خطيب و قاضی بيتالمقدس انتخاب شد، در حالی كه به تصريح ابنفرات (8/ 71) در آن هنگام ساكن دمشق بود. با بركناری قاضی القضاة شافعی مصر در 690 ق او از قدس به مصر فراخوانده شد و به عنوان قاضی القضاة آنجا نيز انتخاب گرديد (صفدی، نكت، همانجا؛ همو، اعيان، همانجا)، اما با كشته شدن ملك اشرف و دستگيری ابن سلعوس در اوايل 693 ق ابن جماعه نيز از اين سمت بركنار شد (صفدی، اعيان، همانجا؛ اسنوی، 1/ 387). با درگذشت قاضی القضاة شام، شهابالدين محمد بن خُوَيّی در 693 ق، ابن جماعه به قاضی القضاتی شام منصوب و راهی دمشق شد و علاوه بر اين مقام، تدريس و نظارت بر اوقاف را نيز بر عهده گرفت (همانجا). در 694 ق از جانب ملك زينالدين كتبغا به امامت و خطابت جامع اموی نيز برگزيده شد (ابن فرات، 8/ 198)، اما در 696 ق از قاضی القضاتی شام بركنار شد و به تدريس و امامت و خطابت جامع اموی اكتفا كرد (همو، 8/ 231). در 702 ق بار ديگر به قاضی القضاتی مصر به جای ابن دقيق العيد انتخاب شد و تا 709 ق در اين سمت باقی بود (صفدی، اعيان، 8/ 180). به گفتۀ اسنوی (همانجا) او تا اوايل 710 ق اين سمت را برعهده داشت. وی در 708 ق خطابت جامع قلعة الجبل را نيز به دست آورد (مقريزی، 2(1)/ 43)، و در 711 ق برای بار سوم به قاضی القضاتی مصر رسيد (صفدی، اعيان، همانجا) و در 712 ق امامت و خطابت جامع ناصری را نيز عهدهدار شد (ابن دقماق، 1/ 76). در 727 ق به علت از دست دادن قدرت بينايی (دواداری، 9/ 322) و به قولی بر اثر كم شدن شنوايی (ابن وردی، همانجا) از سمت خويش استعفا كرد. وی در اواخر تصدی مقام قضا حقوق و مستمری از جانب حكومت دريافت نمیكرد (صفدی، نكت، 235). پس از كنارهگيری وی سلطان برای او هر ماه 000‘1 درهم مقرری تعيين كرد، و ابن جماعه مدت 6 سال آخر عمر را در منزل خويش خلوت گزيد، اما مردم برای استفاده و استماع حديث به نزد وی میشتافتند (صفدی، اعيان، 8/ 178، 179، 180).
ابنجماعه اشعاری نيز داشته كه ابياتی از آن را صفدی ( نكت، 236؛ اعيان، 8/ 181-182) و ابن وردی (همانجا) و سبكی (5/ 231- 232) آوردهاند. او در 94 سالگی در مصر درگذشت و در قرافۀ مصر (ذهبی، دول الاسلام، 2/ 182؛ سبكی، 5/ 230) در كنار قبر شافعی (ابن حجر، الدرر، 5/ 7) به خاك سپرده شد.
آثار
وی در تفسير، حديث، فقه، اصول، نحو و جز آن تصنيفاتی داشته (صفدی، اعيان، 8/ 181) و عليمی (2/ 137) بسياری از آنها را نام برده است.
الف ـ چاپی
1. تذكرة السامع و المتكلم فی آداب العالم و المتعلم، نخست در حيدرآباد دكن (1353 ق) و سپس به كوشش محمد هاشم ندوی در قاهره (1354 ق) چاپ شده است؛ 2. شرح الكافية، كه شرحی است مختصر بر كتاب كافيۀ ابن حاجب در نحو. ابن جماعه را نمیتوان از صاحبان مكاتب معروف نحوی به شمار آورد، زيرا در اين كتاب تقريباً آرای خاص و مفاهيم جديد نمیيابيم او در مقايسه با نحويان معاصرش همچون ابن مالك و ابنرزين ابتكارات چندانی ندارد (عبدالمجيد، 54- 58، 65، 66). او اين شرح را در دمشق در ذيقعدۀ 670 ق به پايان برده است (ابنجماعه، 518)، اين كتاب به كوشش محمد عبدالنبی عبدالمجيد در قاهره (1407 ق/ 1987 م) منتشر شده است؛ 3. مقصد النبيه فی شرح خطبۀ التنبيه، كه گويا شرح خطبۀ التنبيه فی الفقه علی مذهب الشافعی ابو اسحاق شيرازی است و به كوشش محيیالدين نووی در قاهره (1951 م) به چاپ رسيده است؛ 4. المنهل الروی فی مختصر علوم الحديث النبوی، تلخيصی است از كتاب علوم الحديث با مقدمۀ ابن صلاح كه ابنجماعه آن را تهذيب و تبويب كرده و گاه فوايدی نيز بر آن افزوده است. اين كتاب به كوشش محيیالدين عبدالرحمن رمضان در 1395 ق/ 1975 م نخستين بار در مجلۀ معهد المخطوطات العربية و سپس در 1406 ق/ 1986 م جداگانه در دمشق چاپ و منتشر شده است.
ب ـ خطی
1. تحرير الاحكام فی تدبير اهل الاسلام، يا ( جيش الاسلام)، در دارالكتب مصر (سيد، خطی، 1/ 128)، لايپزيگ (فولرس، 124)، وين (فلوگل، 261) و مختصری از آن نيز در برلين ( آلوارت، V/ 115) موجود است. 2. غررالبيان لمبهمات القرآن، موجود در كتابخانههای محمودية مدينه (كحاله، 121)، اوقاف موصل (احمد، 4/ 34)، چستربيتی ( آربری، VI/ 117)، آستان قدس (آستان قدس، 11/ 648) و مرعشی (مرعشی، 12/ 259).
2. عزالدين ابوعمر عبدالعزيز بن محمد (694 -767 ق/ 1294-1366 م)
فقيه، محدث و قاضی القضاة شافعی مصری. او در دمشق زاده شد (اسنوی، 1/ 388) و نزد ابوحفص عمر بن قواس، ابوالفضل احمد بن عساكر (سلامی، 2/ 306)، عزالدين اسماعيل بن عمر فرّاء و حسن بن علی خلال دانش آموخت (فاسی، 5/ 457) و نزد پدر خود و جمالالدين ابن وجيزی به آموختن فقه پرداخت و كتابهای زيادی را نيز بدون استاد مطالعه كرد (ابن قاضی شهبه، طبقات، 3/ 136).
از آنجا كه اشتياق بسيار به فراگيری حديث داشت، به چندين شهر مهم از جمله: مكه، مدينه و قاهره (حسينی، 42) سفر كرد و در قاهره از ابوالمعالی ابرقوهی، محمد بن حسين فُوِّی، شرفالدين دمياطی و حسن كردی، در اسكندريه از ابن مخلوف و در مكه از ابواسحاق ابراهيم بن محمد رضی طبری استماع حديث كرد (سلامی، 2/ 306-307؛ فاسی، 5/ 458). شماری از علمای بغداد، قاهره، دمشق، نابلس و غرب (غرناطه) به وی اجازۀ روايت دادهاند كه فاسی (5/ 457- 458) نام آنان را ذكر كرده و نوشته است كه شيوخ وی متجاوز از 300‘1 تن بودهاند.
او پس از اين دورۀ پرتلاش كسب علم و كوشش در فراگيری به نقل حديث و صدور فتوا پرداخت. در 714 ق/ 1314 م كار تدريس را آغاز كرد (ابنقاضی شهبه، طبقات، 3/ 136) و تا پايان عمر آن را ادامه داد (ابنحجر، الدرر، 3/ 177). او در زاويۀ خشابيه در قاهره، در جامع ابن طولون و دارالحديث كامليه و غير آن نيز به تدريس میپرداخت (فاسی، 5/ 458)، اما در 738 ق/ 1337 م كار تدريس در دارالحديث كامليه را به دوست خود عمادالدين دمياطی واگذار كرد (ابن كثير، 14/ 180). او را در حديث برتر از فقه دانستهاند (سيوطی، حسنالمحاضرة، 359). از ميان شاگردان و راويان او میتوان از ابوالمحاسن حسينی دمشقی (حسينی، همانجا) محمد بن احمد سبكی و تاجالدين عبدالوهاب سبكی (سبكی، 2/ 125، 141) نام برد. ذهبی (د 748 ق/ 1347 م) كه حدود 20 سال پيش از ابن جماعه درگذشته است، در كتاب معجم المختص نوشته كه از ابن جماعه حديث شنيده، چنانكه ابنجماعه نيز از وی استماع حديث كرده است (ابنقاضی شهبه، طبقات، 3/ 137).
ابنجماعه علاوه بر مراتب علمی به مقامات اجتماعی و مذهبی نيز دست يافت. او در ربيعالآخر 731 ق به وكالت سلطان و نظارت جامع ابن طولون و مدرسۀ ناصريه رسيد (ابن كثير، 14/ 153). در 732 ق با سلطان مصر برای گزاردن حج به مكه شتافت و در 737 ق به عنوان وكيل بيتالمال منصوب گرديد (همو، 14/ 158، 177) و به نيابت از پدرش خطيب جامع الجديد (جامع ابنطولون) شد و سمت نظارت اوقاف را بر عهده گرفت و در جمادی الآخر 738 ق (اسنوی، 1/ 389) و يا در 739 ق به قاضی القضاتی مصر دست يافت (حسينی، همانجا). او بعد از انتصاب به اين مقام قضاتی را كه با دادن رشوه به مقامی رسيده بودند، از كار بركنار كرد (ابنحجر، الدرر، 3/ 177- 178) و اين كار او موجب تحريك برخی بر ضد وی شد، چنانكه به گفتۀ مقريزی (2(3)/ 624) در 743 ق دشمنانش نزد سلطان ناصرالدين حسن از او سعايت كردند كه ابن جماعه نزديكان خويش را بر اوقاف مسلط ساخته است و حقوق مردم به آنان نمیرسد. اما ظاهراً اين سعايتها اثری نكرد، زيرا وی در 749 ق/ 1348 م هنوز در سمت خود باقی بود و در 753 و 754 ق وی در ركاب سلطان به سفر حج رفت (ابن كثير، 14/ 158، 225؛ مقريزی، 2(3)/ 903)، وی در 759 م مدتی كوتاه از اين سمت بركنار شد و ابن عقيل به جای او نشست، اما پس از 80 روز دوباره به قاضی القضاتی منصوب شد. سرانجام پس از 29 سال (ابنتغری بردی، النجوم، 11/ 90) خود او در جمادیالاول 766 ق از اين مقام كنارهگيری كرد با اينكه امير يلبغا خود به خانۀ ابن جماعه رفت و بر بازگشت وی بسيار تأكيد كرد، اما ابنجماعه نپذيرفت و حتی از معرفی كسی به جای خود نيز سرباز زد (اسنوی، 1/ 389-390؛ فاسی، 5/ 548). به گفتۀ ابنملقن (صص 504-505) وی شيخ طريقت بود و به شاگردان خود خرقه میداد و خود نيز از پدرش خرقه گرفته بود. ابنجماعه پس از كنارهگيری از مقام خود به زيارت خانۀ خدا رفت و در مكه اقامت گزيد. پس از چندی برای زيارت قبر پيامبر (ص) به مدينه رفت، ولی اندكی بعد به مكه بازگشت (اسنوی، 1/ 390) و در همانجا درگذشت (سلامی، 305-306). بعضی درگذشت وی را در 768 ق/ 1367 م و در قاهره نوشتهاند (ابن قنفذ، 366) كه درست به نظر نمیرسد.
آثار
برخی از آثار وی به صورت نسخ خطی در كتابخانههای جهان باقی مانده، از جمله: 1. روضة النبيه فی شرح التنبيه، شرحی است بر التنبيه ابواسحاق شيرازی كه نسخهای از آن در كتابخانۀ دانشگاه ييل (نموی، 110) موجود است؛ 2 و 3. اثری در سيرۀ نبوی كه از بررسی فهارس نسخ خطی چنين برمیآيد كه وی دو اثر در اين زمينه با عناوين المختصر الكبير و المختصر الصغير داشته است. از المختصر الكبير نسخههايی در دارالكتب مصر (دارالكتب، 8/ 227)، اوقاف بغداد (طلس، 54)، اسكوريال (ESC2, III/ 252) و توپكاپی (TS, III/ 429) و غير آن، و از المختصر الصغير نسخههايی در كتابخانههای موزۀ بريتانيا (ريو، 808)، دانشگاه پرينستون (حتی، V/ 212)، خديويه (خديويه، 7/ 181) و غير آن موجود است (در مورد ديگر آثار وی نک : GAL, II/ 86; GAL, S, II/ 78).
3. برهانالدين ابواسحاق ابراهيم بن عبدالرحيم بن محمد (725-790 ق/ 1325- 1388 م)
محدث، قاضی القضاة، خطيب و فقيه شافعی. ابن تغری بردی در المنهل (1/ 78) و در النجوم (1/ 314) نام پدر او را عبدالرحمن نيز نوشته است. او در قاهره متولد شد و به دلايلی كه معلوم نيست، به نوشتۀ ابن قاضی شهبه ( تاريخ، 3/ 248؛ همو، طبقات، 3/ 188) در همان اوان زندگی به دمشق رفت و در مِزّه (دهكدهای در نزديكی دمشق: ياقوت، 5/ 122) زير نظر نزديكان خويش پرورش يافت و در 740 ق به فراگيری حديث آغاز كرد. وی در مصر از جد خويش محمد بن ابراهيم، پدرش عبدالرحيم، عمويش عبدالعزيز، علی بن عمر الوانی، يوسف دلاصی، ابونعيم اسعردی و ديگران دانش آموخت. سپس برای تكميل معلومات خود به شام رفت و از علمای بزرگ آن ديار مانند: ابن تمام، محيی بن فضل الله و زينب بنت كمال و ديگران استماع كرد و ملازمت يوسف بن عبدالرحمن مزی و شمسالدين ذهبی را اختيار كرد و از آنها بهره برد (ابنقاضی شهبه، طبقات، همانجا؛ همو، تاريخ، 3/ 248، 249؛ ابنحجر، الدرر، 1/ 41؛ ابنطولون، 113). وی سپس به بيتالمقدس رفت و پس از درگذشت پدرش در 739 ق در حالی كه هنوز عمری از وی نگذشته بود خطابت بيتالمقدس به نام او نوشته شد، اما مدتی شخص ديگری به نيابت از او مباشر اين عمل بود و پس از چندی خود او در حالی كه هنوز هم خردسال بود، عهدهدار اين مقام شد (ابن قاضی شهبه، طبقات، 3/ 188؛ ابن حجر، همانجا). پس از درگذشت صلاحالدين ابنكيكلدی به تدريس در مدرسۀ صلاحيه پرداخت (نعيمی، 1/ 63) و بعدها در مدارس غزاليه، عادليه، اتابكيه، رواحيه، دارالحديث اشرفيه در مصر و شام نيز تدريس كرد (ابن قاضی شهبه، تاريخ، 3/ 130). از شاگردان وی در منابع چندان سخنی نرفته است.
ابن جماعه همگام با اشتغالات علمی به مقامات مهم ديوانی و قضايی نيز رسيد. در 773 ق/ 1371 م پس از بركناری ابوالبقاء بهاءالدين سبكی شافعی از قاضی القضاتی مصر با اشارۀ امير ناصرالدين آقبغا و تصويب ملك اشرف شعبان سلطان مصر و شام در حالی كه خطيب بيتالمقدس بود، به مصر فراخوانده شد و به قاضی القضاتی آنجا منصوب گرديد و 5 سال و چند ماه در زمان ملك اشرف و 10 ماه از حكومت فرزند او منصور عهدهدار اين مقام بود (ابن فرات، 9(1)/ 39؛ ابن قاضی شهبه، تاريخ، 3/ 249)، ولی در شعبان 777 ق (همو، طبقات، 3/ 189) و يا در 779 ق (همو، تاريخ، همانجا) از اين مقام استعفا كرد و به قدس بازگشت و در آنجا همچنان به كار خطابت پرداخت و بار ديگر در صفر 781 ق (همان، 3/ 5) به قاضی القضاتی مصر منصوب گرديد و نظارت بر اوقاف را نيز بر عهده گرفت. پس از 3 سال كه در اين مقام بود، در 784 ق بر اثر برخوردی كه بين او و امير برقوق پيش آمد استعفا كرد و به بيتالمقدس بازگشت و به تدريس و خطابت پرداخت. در 785 ق به قاضیالقضاتی شام منصوب شد (همان، 3/ 80، 130، 249) و در 786 ق به عنوان شيخ الشيوخ دمشق نيز انتخاب گرديد (همو، طبقات، 3/ 189). وی سرانجام در دمشق درگذشت و در آرامگاه خاندان خويش در مزه به خاك سپرده شد (همان، 3/ 190؛ همو، تاريخ، 3/ 251). ابوالعباس ابن عطار تأليفی با عنوان قطع الناظر بالبرهان الحاضر را در ستايش وی داشته است (همان، 3/ 435).
آثار
1. الفوائد القدسية و الفرائد العطرية، شامل مطالبی دربارۀ قرآن، اذكار و جز آن كه نسخهای از آن در برلين ( آلوارت، II/ 200) موجود است؛ 2. نصيحة فی ذم الغنا و استماعه (همان، V/ 60)؛ 3. هذا (جواب) سؤال سأله شخص من الفقراء، شامل جواب سؤالی دربارۀ حكم سماع (همانجا). در مورد برخی آثار منسوب به وی به ابن قاضی شهبه ( تاريخ، 3/ 251) مراجعه شود.
4. عزالدين ابوعبدالله محمد بن ابی بكر بن عبدالعزيز (759- 819 ق/ 1358-1416 م)
عالم شافعی.
تاريخ تولد وی را 747 ق (ابن حجر، انباء الغمر، 7/ 240) و 749 ق (ابن قاضی شهبه، طبقات، 4/ 61) نيز نوشتهاند، ولی خود او در كتاب ضوء الشمس كه در شرح حال خود نوشته، تصريح كرده كه در 759 ق در بندر يَنبُع زاده شده است (سيوطی، بغيه، 63؛ قس: مقريزی، 4(1)/ 377- 378). او در قاهره، دمشق و ديگر جاها به تحصيل و استماع حديث پرداخت و از بزرگانی چون ابن خلدون، تاجالدين سبكی، و بهاءالدين سبكی و جز آنان بهره برد (سيوطی، ابنقاضی شهبه، همانجاها؛ ابن حجر، انباء الغمر، همانجا). جماعتی از علما و شيوخ مصر و شام به او اجازۀ روايت حديث دادهاند كه از آن ميان به شهاب الدين مرداوی میتوان اشاره كرد (سخاوی، 7/ 172؛ ابنقاضی شهبه، همانجا). او گرايش زيادی به علوم معقول داشت و در اين رشته از متبحرترين افراد روزگار خود بود (ابنحجر، انباء الغمر، 7/ 240). از شاگردان او جمالالدين طيمانی، محمد بن ابی بكر مرجانی و محمد بن عبدالدائم عسقلانی را میتوان نام برد (ابن قاضی شهبه، طبقات، 4/ 62، 128، 131). ابن حجر (همان، 7/ 242) تصريح كرده كه از وی دانش آموخته و از 790 ق تا پايان زندگی ابنجماعه ملازم وی بوده است. سيوطی شمار ديگری از شاگردان وی را نام برده است (بغيه، 1/ 66).
ابن جماعه با همۀ دانش گستردهای كه داشت، هيچ منصب و مقامی را در دوران عمر خود نپذيرفت و با مردم معاشرتی نداشت (مقريزی، 4(1)/ 378). با اينكه سلطان وقت در حق وی بخشش بسيار میكرد، اما ابن جماعه رغبتی به هم نشينی با وی نشان نمیداد (ابن حجر، انباء الغمر، 7/ 242). او بر اثر ابتلا به بيماری طاعون در مصر درگذشت (همان، 4/ 243).
آثار
ابن جماعه دارای آثار بسياری است و شمار آنها را متجاوز از 200 (ابن قاضی شهبه، همان، 4/ 62) و حتی نزديك به 000‘1 ياد كردهاند (سيوطی، حسن المحاضرة، 1/ 548)، اما او خود كمتر به تأليف و تصنيف مستقل پرداخته و آثار وی معمولاً حاشيه يا شرح يا تلخيص كتب ديگران است (نک : ابن حجر، انباء الغمر، 7/ 241؛ سيوطی، بغيه، 1/ 64).
چاپی
1. التبيين فی شرح الاربعين النووية، كه در قاهره (1332 ق/ 1938 م) چاپ و منتشر شده است؛ 2. حاشية علی شرح الجاربردی علی الشافية، كه همراه با مجموعهای در علم صرف در آستانه (استانبول، 1310 ق/ 1892 م) به چاپ رسيده است؛ 3. زوال الترح فی شرح منظومة ابن فرح، در علم مصطلح الحديث كه به كوشش فليشر در ليدن (1895 م) به نام ابن عبدالهادی مقدسی انتشار يافته، به وی نيز نسبت داده شده است (نک : سركيس، 167).
خطی
1. ايضاح المبهم من لامية العجم، كه در كتابخانههای كوپريلی (كوپريلی، 2/ 548) و سوهاج ( الفهرس التمهيدی، 312) موجود است؛ 2. حاشية علی شرح العقائد النسفية از تفتازانی (كوپريلی، 3/ 96)؛ 3. درج المعالی فی شرح بدء الامالی، در علم كلام و عقايد ( آلوارت، II/ 558؛ دوسلان، I/ 245؛ كوپريلی، 2/ 249؛ ازهريه، 3/ 189؛ نک : GAL, I/ 552)؛ 4. النفحات السرية و لطائف العلوم الخفية (خديويه، 5/ 374؛ GAL, I/ 116).
5. عمادالدين ابوالفداء اسماعيل بن ابراهيم بن عبدالله بن محمد (825-861 ق/ 1422-1457 م)
عالم شافعی. از زندگی وی آگاهی چندانی نداريم، جز اينكه نوشتهاند وی در بيتالمقدس زاده شد و در آنجا پرورش يافت و سپس به قاهره سفر كرد و در آنجا نزد ابن حجر عسقلانی، جلال الدين محلی و ديگران به فراگيری علم پرداخت. قلقشندی نيز از مشايخ وی بوده است (سخاوی، 2/ 284؛ عليمی، 2/ 187).
هنگامی كه جد او جمال الدين در 850 ق/ 1446 م در مدرسۀ صلاحيه به تدريس میپرداخت. وی در آنجا درس او را بازگو میكرد. مدتی نيز به نيابت از پدربزرگ خويش خطيب مسجدالاقصی شد. وی مشيخۀ خانقاه صلاحيه را با تنی چند از بنیغانم مشتركاً عهدهدار بود (عليمی، همانجا). ابن جماعه در بيتالمقدس درگذشت و در آرامگاه خانوادگی خويش در ماملا به خاك سپرده شد (همانجا). تنها اثری كه از وی به جا مانده، كتاب الاقتراح علی علوم الحديث لابن صلاح است كه نسخهای از آن در كتابخانۀ چستربيتی ( آربری، I/ 59) موجود است. در مورد آثار منسوب به وی به سخاوی (همانجا) و بغدادی (1/ 217) مراجعه شود.
6. نجمالدين ابوالبقاء محمد بن ابراهيم بن عبدالله بن محمد (833- پس از 901 ق/ 1429-1496 م)
فقيه شافعی. وی دربيتالمقدس زاده شد و در همانجا پرورش يافت و به تحصيل علم پرداخت (عليمی، 2/ 116). او قسمتی از فقه را نزد جد خود آموخت و از وی حديث شنيد. سپس در زادگاه خود از كسانی چون قلقشندی، شهابالدين ابن حامد، ابن قاضی شهبه و ديگران نيز دانش فراگرفت و بعد به قاهره سفر كرد و در آن ديار نيز از محضر درس علمای برجستهای مانند ابنحجر عسقلانی، عزالدين ابنفرات و جلالالدين محلی استفاده كرد. گفته شده كه شمار شيوخ او متجاوز از 300 تن بودهاند. هنگامی كه پدر وی برهانالدين ابراهيم بن عبدالله بن محمد قاضیالقضاة بود و تدريس در مدرسۀ صلاحيه را نيز به عهده داشت، پيشنهاد كرد كه چون وی به امور مهم قضا مشغول است، به جای او پسرش نجمالدين در اين مدرسه تدريس كند و عبدالملك الظاهر خشقدم آن را پذيرفت. چون پدر وی در 872 ق درگذشت، نجمالدين به جای پدر به عنوان قاضی القضاة شافعی بيتالمقدس برگزيده شد، اما در اواخر همين سال از تدريس در مدرسۀ صلاحيه و قاضی القضاتی بركنار شد و در منزل خود به صدور فتوا و تدريس پرداخت و تنها مقام خطابت مسجدالاقصی را حفظ كرد. او بار ديگر در 878 ق پس از بركناری كمالالدين ابن ابی شريف از سمت استادی در مدرسۀ صلاحيه به عنوان مدرس آنجا انتخاب شد و از منصب قضا دوری گزيد. چنانكه بعد از مدتی از خطابه در مسجدالاقصی نيز احتراز جست و يكسره از مردم كناره گرفت. از شاگردان و راويان وی میتوان از ابواليمن مجيرالدين عليمی نويسندۀ حنبلی كتاب انس الجليل نام برد كه در 873 ق از وی اجازۀ روايت گرفته است (سخاوی، 6/ 256؛ عليمی، 2/ 116- 118). در مورد تاريخ درگذشت وی اطلاع دقيقی در دست نيست و تنها غزی (1/ 26) نوشته كه وی پس از 901 ق درگذشته است.
آثار
تنها دو اثر از آثار منسوب به وی در دست است: 1. الدرر النظيم فی اخبار موسی الكليم ( آربری، II/ 91) 2. النجم اللامع فی شرح جمع الجوامع ( تيموريه، 4/ 186) كه مجلدات 1، 3 و 4 آن كامل ولی مجلد 2 آن ناقص است. در مورد ديگر آثار منسوب به وی به عليمی (2/ 118) مراجعه شود.
مآخذ
آستان قدس، فهرست؛ ابن تغری بردی، يوسف، المنهل الصافی، به كوشش نبيل محمد عبدالعزيز، قاهره، 1375 ق/ 1956 م؛ همو، النجوم؛ ابن جزری، محمد بن محمد، غاية النهاية، به كوشش برگشترسر، بيروت، 1352 ق/ 1933 م؛ ابن جماعه، محمد بن ابراهیم، شرح الكافية، به كوشش محمد عبدالنبی عبدالمجيد، قاهره، 1407 ق/ 1987 م؛ ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، انباء الغمر، حيدرآباد دكن، 1394 ق/ 1974 م؛ همو، الدرر الكامنة، حيدرآباد دكن، 1396 ق/ 1976 م؛ ابن دقماق، ابراهيم بن محمد، الانتصار لواسطة عقد الامصار، بيروت، دارالآفاق الجديدة؛ ابن طولون، محمد بن علی، قضاة دمشق، به كوشش صلاحالدين منجد، دمشق، 1956 م؛ ابن فرات، محمد بن عبدالرحيم، تاريخ، به كوشش قسطنطين زريق، بيروت، 1936 م؛ ابن قاضی شهبه، احمد بن محمد، تاريخ، به كوشش عدنان درويش، دمشق، 1977 م؛ همو، طبقات الشافعية، به كوشش عبدالعليم خان، حيدرآباد دكن، 1399 ق/ 1979 م؛ ابن قنفذ، احمد بن حسن، الوفيات، به كوشش عادل نويهض، بيروت، 1403 ق/ 1983 م؛ ابن كثير، البداية؛ ابن ملقن، عمر بن علی، طبقات الاولياء، به كوشش نورالدين شريبه، بيروت، 1406 ق/ 1986 م؛ ابن وردی، زينالدين عمر، تتمة المختصر، به كوشش احمد رفعت بدراوی، بيروت، 1389 ق/ 1969 م؛ احمد، سالم عبدالرزاق، فهرس مخطوطات مكتبة الاوقاف العامة فی الموصل، بغداد، 1397 ق/ 1977 م؛ ازهريه، خطی؛ اسنوی، جمالالدين عبدالرحيم، طبقات الشافعية، به كوشش عبدالله جبوری، بغداد، 1390 ق/ 1970 م؛ برزالی، قاسم بن محمد، مشيخة قاضی القضاة ابن جماعة، به كوشش موفق بن عبدالله، بيروت، 1408 ق/ 1988 م؛ بغدادی، هديه؛ تيموريه، خطی؛ حسينی، محمد بن علی، ذيل تذكرة الحفاظ، بيروت، داراحياء التراث العربی؛ خديويه، فهرست؛ دارالكتب، خطی؛ دباغ، مصطفی مراد، الموجز فی تاريخالدول الاسلامية، بيروت، 1980 م؛ دواداری، ابوبكر بن عبدالله، كنزالدرر، به كوشش هانس روبرت رويمر، قاهره، 1379 ق/ 1960 م؛ ذهبی، محمد بن احمد، دولالاسلام، حيدرآباد دكن، 1365 ق؛ همو، ذيول العبر، به كوشش محمد سعيد بن بسيونی زغلول، بيروت، 1405 ق/ 1985 م؛ سبكی، عبدالوهاب بن تقیالدین، طبقات الشافعية، قاهره، 1324 ق؛ سخاوی، عبدالرحمن، الضوء اللامع، قاهره، 1354 ق؛ سركيس، چاپی؛ سلامی، محمد بن رافع، تاريخ علماء بغداد، به كوشش عباس عزاوی، بغداد، 1357 ق/ 1938 م؛ سيد، خطی؛ همو، فهرس المخطوطات المصورة، قاهره، 1959 م؛ سيوطی، بغية الوعاة، به كوشش محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره، 1384 ق/ 1964 م؛ همو، حسن المحاضرة، به كوشش محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره، 1404 ق/ 1984 م؛ صفدی، اعيان العصر، نسخۀ عكسی موجود در مركز؛ همو، نكت الهميان، به كوشش احمد زكیبك، قاهره، 1329 ق/ 1911 م؛ طلس، محمد اسعد، الكشاف عن مخطوطات خزائن كتب الاوقاف، بغداد، 1372 ق/ 1953 م؛ عبدالمجيد، محمد عبدالنبـی، مقدمـه بـر شرح الكافية (نک : ابن جماعة در همين مآخذ)؛ عليمی، عبدالرحمن بن محمد، انس الجليل، بيروت، 1973 م؛ غزی، نجمالدين، الكواكب السائرة، به كوشش جبرائيل سليمان جبور، بيروت، 1945 م؛ فاسی، محمد بن احمد، العقد الثمين، به كوشش فؤاد سيد، بيروت، 1405 ق/ 1985 م؛ الفهرس التمهيدی، قاهره، 1948 م؛ كتانی، عبدالحی بن عبدالکبیر، فهرس الفهارس، به كوشش احسان عباس، بيروت، 1402 ق/ 1982 م؛ كحاله، عمررضا، المنتخب من مخطوطات المدينة المنورة، دمشق، 1393 ق/ 1973 م؛ كوپريلی، خطی؛ مرعشی، خطی؛ مقريزی، احمد بن علی، السلوك، به كوشش محمد مصطفی زياده، قاهره، 1941 م؛ نباهی مالقی، ابوالحسن بن علی، تاريخ قضاة اندلس، به كوشش لوی پرووانسال، قاهره، 1948 م؛ نعيمی، عبدالقادر بن محمد، الدارس فی تاريخ المدارس، به كوشش جعفر حسنی، دمشق، 1367 ق/ 1948 م؛ ياقوت، بلدان؛ نيز: